مووی کاتیج

داستانی در مورد یک نوازنده خیابانی و یک مهاجر، و هفته پر اتفاقشان در «دوبلین»، در حالی که ترانه های عشقشان را می نویسند و می خوانند.

داستان درمورد شعبده بازی به نام “کریس” (Nicolas Cagee) هست. او می تواند آینده را ببیند که مامور های اف بی آی به دنبال او هستند تا از توانایی های او برای مقابله با یک تروریست هسته ای استفاده کنند و …

شکارچی گنج "بنجامین فرنکلین" به دنبال پیدا کردن حقیقت ترور "آبراهام لینکون" از طریق کشف رمز 18 صفحه ای گمشده از خاطرات قاتل او است...

الکس فلچر که بیست سال پیش خواننده موفق یک گروه موسیقی پاپ بوده، اکنون محبوبیت سابق را ندارد. در ادامه کریس، مدیر برنامه های او به وی خبر می دهد که یک خواننده جوان و پرطرفدار پیشنهاد داده که الکس در آلبوم بعدیش با او همکاری کند اما به شرطی که الکس بتواند تا هفته آینده یک ترانه برای این آلبوم بنویسد. اما الکس از طرفی مدتهاست هیچ ترانه ای ننوشته و ظرف یک هفته نیز نمی تواند شخص مناسبی را برای اینکار پیدا کند. در ادامه الکس متوجه می شود سوفی، زنی که در خانه اش کار می کند، استعداد خوبی در شعر گفتن دارد. بنابراین همکاری آنها شروع شده و بتدریج الکس به سوفی علاقمند می شود…

دو آتش‌نشان مجرد اهل بروکلین برای دریافت مزایای زندگی متاهلی، تظاهر می‌کنند که متاهل هستند‌.

چهار شگفت انگیز با موجودی قدرتمند معروف به موج سوار نقره ای روبرو می شوند و پی می برند که آن ها تنها موجودات با قدرت های خارق العاده در کهکشان نیستند. و اینک باید خود رو برای مقابله با این موجود خطرناک آماده کنند

یک متخصص وسواسی سازماندهی که همه کارهایش را از روی برنامه انجام می دهد با اتفاق افتادن یک سری مسائل و عاشق شدن دنیایش از این رو به آن رو می شود و به دنیای شلوغ کاری و فراموشی پا می گذارد …

سفینه غارتگر ها دوباره به زمین بر میگردد و در دل جنگلی سقوط میکند . گروه غارتگران یک سرباز به زمین میفرستد در حالیکه تنها بیگانه زنده مانده در حال تولید مثل است …

در سیاتل یک کاراگاه زبده و استاد دانشگاه تهدید به مرگ میشود. او فقط ۸۸ دقیقه وقت دارد معما را حل کند …

شش ماه بعد از پخش شدن ویروس خشم در انگلستان، ارتش امریکا سعی دارد بخش کوچکی از لندن را تحت محافظت قرار دهد، تا بازماندگان در آنجا ساکن شده و شروعی دوباره را تجربه کنند. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.