مووی کاتیج

پس از اینکه میلیاردری قدرتمند به قتل می رسد،پسرخوانده اش باید تلاش کند حقانیت خود را به اثبات برساند و قاتلان پدرش را پیدا کرده و از تصاحب کردن اموالش جلوگیری کند...

دو کارگاه جوان، محافظ شاهدی هستند که دولت از او می‌ترسد و می‌خواهد او را به قتل برساند...

در این قسمت ما داستان “میلو” فروشنده مواد مخدر دو فیلم قبلی را دنبال می کنید.او سالخورد شده است،برای جشن تولد ۲۵ سالگی دخترش برنامه ریزی می کند و محموله بزرگ هروئینش تبدیل به ۱۰۰۰۰ قرص روانگردان شده است...

کهنه سرباز ارتش آمریکا ، و از اعضای سابق ناتو ، سرهنگ بنیامین فورد به یک کلبه در کوه های آپالاچی برای فراموش کردن خاطرات دردناک جنگ بوسنی می رود اما خبر ندارد سرباز سابق صرب امیل کواک برای گرفتن انتقام از او به خاطر اتفاقاتی که در جنگ بوسنی افتاده بود دارد به سراغش می یاید…

جی‌دابلیو برای حفظ زندگی دوگانه‌اش تبدیل به یک خلافکار می‌شود. سرنوشتش با جورج یک مهاجر صربستانی که از جانب مافیای صربستان و پلیس تخت تعقیب است و دیگری شخصی استخدام شده از طرف مافیای صربستان که مسئول کشتن جورج هست ، پیوند می‌خورد و…

گروهی از امدادگران به منطقه ای دور افتاده در شبه جزیره بالکان می روند تا مشکل کمبود آب آشامیدنی در آنجا را بررسی و حل کنند اما این در حالی است که یک گروه نظامی داخلی، آن منطقه را برای استقرار خود انتخاب کرده است...

داستان فیلم در سال 1999 و در زمانی اتفاق می افتد که صربستان بمباران شده است. این موضوع باعث شده که منطقه کوزوو بی دفاع بماند و اکنون توسط گروهی از راهزنان که توسط یک جنگ سالار آلبانیایی به نام اسموک فرماندهی می شوند، مورد غارت قرار بگیرند…

چون مادر «بلید» در زمان بارداری توسط یک خون آشام زخمی شده، بلید که یک نیمه انسان - نیمه خون آشام است، دارای تمام خصوصیات خوب خون آشامان بهمراه بهترین مهارتهای انسانی می باشد. بلید به شکار خون آشامان می پردازد تا انتقام مادرش را بگیرد. خون آشامان که تصمیم دارند بزودی به تمام سازمانهای مهم انسانها نفوذ کنند، به بلید نیاز دارند زیرا او دارای خون ویژه ای است...

داستان این فیلم زندگی دختر جوانی به نام «دارا» را دنبال می‌کند که در جریان جنگ جهانی دوم به یک اردوگاه کار اجباری در کشور کرواسی فرستاده می‌شود و...

این داستان از یک تولید کننده سلاح‌های زیرزمینی در بلگراد در طول جنگ جهانی دوم تبعیت می‌کند و در شرایط بسیار غیر مجازی تکامل می‌یابد . یک marketeer سیاه‌پوست که سلاح‌ها را به سوی طرفداران خود می‌کشد , به کارگران اشاره می‌کند که جنگ تمام شده‌است و آن‌ها همچنان تولید می‌کنند . سال‌ها بعد , آن‌ها از پناه‌گاه زیرزمینی خود بیرون می‌آیند - - فقط برای متقاعد کردن خودشان