مووی کاتیج

سریال در آینده رخ می‌دهد، جایی که انسان‌ها قادر به بارگذاری و انتخاب زندگی دلخواهشان پس از مرگ می‌باشند.

هنگامی که یک دختر کوچک به نام آمایا در جریان رژه در شهر مالاگا در سال 2010 میلادی ناپدید می‌شود، یک روزنامه‌نگار جوان به نام میرن تلاش می‌کند به والدین آمیا کمک کند تا او را پیدا کنند.

یک مهماندار هواپیما به نام کاساندرا بودِن در اتاق هتل خود در دوبی بیدار می‌شود و در کنار خود یک جسد می‌بیند و از شب قبل چیزی به یاد نمی‌آورد. او از ترس با پلیس تماس نمی‌گیرد و صبح خود را مثل اینکه اتفاقی نیفتاده است ادامه می‌دهد و با دیگر مهمانداران و خلبانان برای سفر به فرودگاه می‌رود...

یک کاراگاه پلیس در کمربند یک سیارک متوجه می‌شود یک توطئه گسترده علیه کولونی انسان‌ها در این کمربند در جریان است...

جسد دو نیم شده متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی بر روی پل اُرساند که دانمارک و سوئد را به هم وصل می‌کند پیدا می‌شود. با پیدا شدن جسد، دو بازرس دانمارکی و سوئدی با یک‌دیگر همکاری می‌کنند.

چارلی توانایی خارق‌العاده‌ای برای تشخیص افراد دروغگو دارد. او با اتومیبل خود به جاده می‌‌زند و در هر توقف با گروه جدیدی از شخصیت‌ها و جنایات عجیب روبرو می‌شود که به حل آن کمک می‌کند.

قتل یک پسر جوان در یک شهر ساحلی کوچک باعث ایجاد جنون رسانه‌ای می‌شود، که انسجام و وحدت جامعه را نشانه گرفته است.

در دوران هرج و مرج، یک قاضی، صحنه‌ی دادگاه را به صحنه نمایش واقعی تبدیل می‌کند و افراد شرور را بی‌رحمانه به مجازات می‌رساند.

سه نفر درگیر یک قتل زنجیره‌ای می‌شوند که اعضای هیئت منصفه را قربانی می‌کند. این سه نفر سعی در کشف حقیقت پشت این مرگ‌ها دارند.

چهار دوست که در گذشته رازهایی برای خود داشتند ناگهان با شخصی نامعلومی مواجه می‌شوند که قصد دارد تمام رازهای آن‌ها را فاش کند و آن‌ها سعی می‌کنند تا با او مقابله کنند.