مووی کاتیج

داستان فیلم در قرن بیست و سوم روایت می‌شود و حول یک فانوس دریایی در فضا متمرکز است. آستر و هالان، به دلیل مشکلات ناشناخته در انتهای جهان در کنار یکدیگر گرفتار می‌شوند. هالان در برج دیدبانی دوردستی در فضا کار می‌کند و به سفینه های در حال گذر نور و علامت می‌فرستد. در این میان هالان متوجه اسرار زیادی درباره گذشته و اهداف آستر می‌شوند. درگیری‌های تنش‌آمیز اراده‌ها و رازهای پنهان آستر، پیچیدگی داستان را افزایش می‌دهد.

فرار یک زن مرموز از اسارت دلخراشش، محققان را به سمت حقیقت تاریک پشت ناپدید شدن حل نشده 13 سال قبل سوق می دهد.

دکتر کال لایتمن، در رشته زبان بدن (Body Language) درس میدهد. وی از سوی مقامات دولتی، در تحقیقات بسیاری، پیشنهاد کار دریافت میکند. کارش هنگامی که پلیس و دیگر ارگان ها کاری از دستشان برنمی آید، نمایان میشود. وی برای کارهایش تیم خود را، خودش تشکیل میدهد...

یک دانش‌آموزی دبیرستانی به نام میکی که باید با حضور مادرش در یک مرکز توانبخشی، مرگ پدرش، حضور یک خویشاوند مزاحم و همچنین رفتن به یک مدرسه جدید در نیوجرسی کتار بیاید. اما زمانی که یک پیرزن مرموز به میکی می‌گوید که پدرش نمرده است، همه چیز کاملا تغییر کرده و...

تحقیقات در مورد یک آدم ربایی ناموفق، اسرار دیرینه‌ای را آشکار می‌کند که چندین شخصیت و فرهنگ را در شهر نیویورک امروزی به هم پیوند می‌دهد.

این سریال در هر قسمت از خود با داستان‌های فوق‌العاده زیبا و متفاوت سعی دارد اعتراضی نسبت به پیشرفت روز افزون تکنولوژی و اعتیاد مردم به آن‌را نشان دهد که به‌صورت روز افزون در حال پیشرفت در زندگی انسان‌هاست…

داستان سریال در مورد گم شدن دختری نوجوان است. رابین گریفین کارآگاه زن جوانی است که برای دیدن مادر پیر و در حال مرگ آن دختر، به زادگاه خود در نیوزلند باز می‌گردد، و از سوی پلیس شهر از او درخواست می‌شود به دلیل داشتن تخصص در مورد کودکان و نوجوانان به آن‌ها کمک کند.

مرگ مرموز یک زن جوان باعث ایجاد ضربه‌ی روانی می‌شود که در نهایت خواهر بازمانده او را به دنبال یافتن حقیقت خطرناکی می‌کشاند.

در جریان یک مسافرت به فرانسه، پسر تونی که نامش اولیور است ، ربوده می‌شود و هیچ‌گونه اثری از ربایندگان پیدا نمی‌شود. بنابراین تونی تصمیم می‌گیرد که خودش به دنبال پسرش برود و به هیچ عنوان حاضر نیست بپذیرد که پسرش ممکن است کشته شده باشد.

داستان سریال در استرالیا دنبال می‌شود، جایی که فرقه‌ای به رهبری زنی به نام آدرین، پس از ربودن دختران جوان از مکان‌های مختلف، آن‌ها را مجبور به زندگی با هم می‌کند. هدف اصلی این فرقه تطهیر دختران جوان از گناهانشان است، اما پرسش اصلی این است که دقیقا چه گناهی؟ در همین حال که خانواده‌های داغ‌دار به دنبال فرزندان گمشده خود می‌گردند و هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شود، زنی مرموز که به نوعی در گذشته با این فرقه در ارتباط بوده برای کمک به آن‌ها پیش قدم می‌شود.