مووی کاتیج

دو برادر در سرزمین مرموزی گم می‌شوند و سعی می‌کنند راه بازگشت به خانه را پیدا کنند و...

داستان سریال درباره فردی است به نام رگنار لاثبروک که با پادشاه آن دوران وایکینگ‌ها به مخالفت برمی‌خیزد و دوست دارد این بار به جای نبرد با شرقی‌های منطقه خود، حمله به سمت غرب را در دستور کار خود قرار بدهند. رگنار با مخالفت با پادشاه، به کارش ادامه می‌دهد تا راه را برای نبرد با غربی‌ها هموار کند و حتی خود را در مقام پادشاهی ببیند.

بیگانگان در جنگی شدید و سخت با انسان‌ها درگیر میشن و زندگی اونا رو تهدید می‌کنن...

تولا دخترکی اهل یک جزیره ثروتمند به همراه دوست صمیمی اش کول که یک متخصص تکنولوژی است، رازها و خطرات پنهان در جهان های مختلف را کشف می کنند.

وقتی کشتی اروپایی اسرارآمیزی در یک روستای ماهیگیری نزدیک پیدا می‌شود، لرد یوشیی توراناگا اسراری را کشف می‌کند که می‌تواند توازن قدرت را تغییر دهد و دشمنانش را ویران کند...

داستان سریال در دنیایی جنگ‌زده و آسیایی و قطبی رخ می‌دهد که افراد خاصی قادر به خم کردن یکی از چهار عنصر کلاسیک (آب، خاک، آتش یا هوا) هستند. آواتار، که آخرین هواساز زنده است، پلی بین دنیای فانی و روح است و توانایی خم کردن هر چهار عنصر را دارد. حالا، با مسئولیت پایان دادن به جاه طلبی‌های ملت آتش نظامی، باید تعادل جهان و طبیعت را حفظ کند. همراه با دوستان جدیدش، Katara و Sokka، Aang به دنبال یادگیری مهارت‌های چهار عنصری می‌باشد، در حالی که توسط ولیعهد تبعیدی Fire Nation زوکو تعقیب می‌شود.

در دنیایی پسا آخرالزمانی که هزار سال پس از دوران ما اتفاق می‌افتد، انسان‌های باقی‌مانده که اکنون با تله‌کینزیس همراه هستند، در جامعه‌ای به ظاهر صلح‌آمیز زندگی می‌کنند، اما اسرار تاریک گذشته به زودی توسط گروه کوچکی از دوستان کشف خواهد شد.

داستان “اکو” حول محور مادری به نام مایا لوپز می‌چرخد که با یک تراژدی شخصی مواجه می‌شود. دختر او با بازی سوینی، یک شخصیت ترسناک و لرزان، درگیر جرم و جنایت می‌شود. این وقایع باعث می‌شود که مایا لوپز تصمیم بگیرد به زادگاهش بازگردد و با گذشته‌اش رو به رو شود. او در این سفر به ارتباط با ریشه‌های بومی آمریکایی‌اش پرداخته و سعی می‌کند خانواده و جامعه‌اش را در آغوش بگیرد.

ده سال پیش «دروازه» ظاهر شد و دنیای واقعی رو با قلمروی جادو و هیولاها پیوند داد. برای مبارزه با این جونورهای پست، مردم عادی قدرت های مافوق بشری دریافت کردن و به "شکارچی" معروف شدن. سونگ جین وو بیست ساله یکی از این شکارچی‌هاست، اما به دلیل قدرت رقت انگیزش در مقایسه با حتی یک رتبه-ای، به عنوان "ضعیف ترین جهان" شناخته می‌شه. با این حال، اون به طور خستگی ناپذیر هیولاها رو توی دروازه‌های رده پایین شکار می‌کنه تا هزینه‌های پزشکی مادرش رو پرداخت کنه. با این حال، این سبک زندگی فلاکت بار زمانی تغییر می‌کنه که جین وو، که معتقده تنها کسیه که توی ماموریتی که به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته جون خودش رو از دست داده، سه روز بعد توی بیمارستان از خواب بیدار می‌شه و یک صفحه اسرارآمیز در مقابلش شناور می‌شه...

سید به جهان دیگری سفر می کند، او تصمیم دارد تا با تاسیس یک سازمان زیرزمینی با فرقه ای مبارزه کند. او نمی داند که اعضای این فرقه از برنامه های او عصبانی هستند و...