مووی کاتیج

یک روان درمانگر که اخیراً همسرش را از دست داده است، با درخواستی غیرمعمول برای مهار تمایلات قتلش، خود را در زندان یک قاتل زنجیره ای می بیند.

دو هفته از مرگ شخصی می‌گذرد. مرگ او باعث به وجود آمدن جو نامناسبی در جایی که او در آن تحصیل می‌کرد می‌شود و اکثر بچه‌ها را درگیر خود می‌کنند. در این میان درباره دلایل مرگش نظرات مختلفی مطرح می‌شود…

در آینده‌ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده که ربات‌های انسان مانندی تو اون وجود دارن...

داستان سریال در مورد یک مامور FBI است که مجبور شده با یک دانشمند و پسرش همکاری کند، تا در مورد جنایت های پیچیده ای که ظاهرا مسائل ماورای طبیعی در پشت آن‌هاست تحقیق کنند…

داستان سریال با قتل فردی که در شهر توئین پیکس زندگی می‌کنه، شروع میشه. اهالی شهر از این قتل شگفت‌زده میشن و کلانتر شهر از دال کوپر کارآگاه پلیس برای کشف راز قتل کمک می‌گیره…

سریال داستانی را روایت می‌کند که در آن یک پدر، با اتهام قتلی که متوجه پسر ۱۴ ساله‌اش شده‌است، دست‌وپنجه نرم می‌کند…

آرنار، نمایه گر پلیس، از اسلو به زادگاهش ایسلند به خانه بازگردانده می شود تا اولین پرونده قاتل زنجیره ای این کشور را بررسی کند. او با پلیس ارشد محلی کاتا همکاری می کند.

داستانی پر از تعلیق که حول این سوال کلیدی متمرکز می‌شود، "اگر می‌توانیم از قبل روان‌گردان‌ها را شناسایی کنیم، چه می‌شد؟"

سه کشیش را دنبال می‌کند که با موارد حضور اهریمنی که خانواده‌ای و خانه‌ای را مورد هدف قرار می‌دهند، سروکار دارند.

داستان سریال نابودی حول محور زندگی یک تراپیست به نام گریس فریزر می گردد که پس از چاپ اولین کتابش، زندگی اش به کلی زیر و رو می شود.