مووی کاتیج

داستان در دوران جنگ سرد، بابی فیشر، اعجوبه شطرنج آمریکایی، زمانی که امپراتوری شوروی را به چالش می کشد، خود را بین دو ابرقدرت و مبارزات خود می بیند.

یک دلال اسلحه در حالی که توسط مامور اینترپل تعقیب می شود، با اخلاقیات کار خود روبرو می شود.

وکیلی که از یک مرد ثروتمند دفاع می کند شروع به این می کند که معتقد است موکلش بیش از یک جرم مجرم است.

زنی در یک اتاقک برودتی بیدار می شود بدون اینکه به یاد بیاورد که چگونه به آنجا رسیده است. از آنجایی که اکسیژن در حال اتمام است، باید حافظه خود را بازسازی کند تا راهی برای رهایی از کابوس خود پیدا کند.

کارین که اخیراً از بیمارستان روانی مرخص شده است، دوباره به خانواده‌اش که از نظر عاطفی از هم جدا شده‌اند، در خانه جزیره‌شان می‌پیوندد، اما از واقعیت دور می‌شود، زیرا شروع می‌کند به این باور که خدا او را ملاقات کرده است.

در سال 1892، یک کاپیتان افسانه ای ارتش با اکراه موافقت می کند که یک رئیس شاین و خانواده اش را از طریق قلمرو خطرناک اسکورت کند.

وقتی خلبان چسلی "سالی" سولنبرگر هواپیمای آسیب دیده خود را روی رودخانه هادسون فرود می آورد تا مسافران و خدمه پرواز را نجات دهد، برخی او را یک قهرمان می دانند و برخی دیگر او را بی پروا می دانند.

آل کاپون 47 ساله، پس از 10 سال زندان، از زوال عقل رنج می برد و با گذشته خشونت آمیز خود مورد تسخیر قرار می گیرد.

در حالی که دانش‌آموزان در مدرسه سلاح‌های جنگنده نخبه نیروی دریایی ایالات متحده برای بهترین بودن در کلاس با هم رقابت می‌کنند، یک خلبان جوان جسور چیزهایی را از یک مربی غیرنظامی یاد می‌گیرد که در کلاس درس آموزش داده نمی‌شود.

یک دختر جوان سعی می کند بفهمد که چگونه به طور مرموزی قدرت آتش زدن همه چیز را با ذهن خود به دست آورده است.