مووی کاتیج

کدی هرون در مدرسه جدیدش محبوبیت دارد و عضو گروه دختران معروف به "پلاستیک" ها می‌شود. اما او اشتباه می‌کند و عاشق آرون ساموئلز، دوست پسر سابق رجینا جورج، رهبر گروه "پلاستیک" ها می‌شود.

داستان فیلم درباره یک شیرینی پزی کوچک است که رویاهای بزرگی دارد.

ایگن و ریک دو هنرمند سختکوش هستند که در یک آپارتمان زندگی می کنند.اما ریک با این موضوع مشکل دارد چون رایگن علاقه زیادی به کتابهای مصور داشته و شبها کابوس آنها را می بیند.اما پس از مدتی ریک متوجه می شود که کابوسهای او منبع بی نظیری برای کتابش می تواند باشد...

در یتیم خانه ای، »آلیور توییست« (لستر) را به خاطر درخواست غذای بیشتر تنبیه می کنند و به »آقای ساوئربری« (راسیتر) می فروشند. اما او فرار می کند و به لندن می رود. در آن جا، با »فاگین« (مودی) که سرپرستی تعدادی از بچه های جیب بر را به عهده دارد و »داجر« (وایلد) آشنا می شود...

با مراقبت‏هاى دل‏سوزانه‏ى » سیمور « ( هیز )، جوانى كودن كه در یك گل‏فروشى كار مى‏كند، گیاهى عجیب و غریب به نام » اودرى جونیر « چنان جاذبه‏اى مى‏یابد كه به كسب و كار گل‏فروشى رونقى تازه مى‏بخشد. اما پس از مدتى » سیمور « تصادفا درمى‏یابد كه گیاه خونخوار است.

جین مارک کلمنت بیلیونر به تئاتر می رود.او در آنجا آماندا را در حال تمرین یک آهنگ می بیند.کارگردان به طور اتفاقی تصور می کند او بازیگری است که می خواهد در کنار آماندا برنامه اجرا کند.او نقش را قبول می کند تا آماندا را بیشتر ببیند و...

روستایی زیبا در ایتالیا، مدی بعد از یک عاشقانه زیبا تصمیم می گیرد با جورج ازدواج کند و او خواهرش تیلور را به عروسی دعوت می کند ولی او نمی داند که تیلور خواهرش عشق سابق جورج بوده است و...

این فیلم داستان یک «کلوب شبانه» را روایت می کند که در حال ورشکستگی است و گردانندگان آن می خواهند برای رفع این مشکل، بزرگترین خواننده راک را به کار گیرند تا از این طریق بتواند دوباره به کارشان رونق ببخشند...

کرانک بعد از ماجرای قسمت اول حالا یک آشپز شده است و زندگی خوب و آرامی دارد ولی نامه ای به دست او می رسد که همه چیز را عوض می کند ...

اتوموبيل حامل «جانت» (ساراندون) و «براد» (باستويک) که تازه با يک ديگر نامزد شده اند، در جاده اي خراب مي شود و آنان در هوايي توفاني براي کمک به خانه ي بزرگي مراجعه مي کنند. خيلي زود روشن مي شود که خانه در تصرف بيگانگان از سياره اي دور به نام ترانسيلوانياست...