مووی کاتیج

این فیلم داستان یک «کلوب شبانه» را روایت می کند که در حال ورشکستگی است و گردانندگان آن می خواهند برای رفع این مشکل، بزرگترین خواننده راک را به کار گیرند تا از این طریق بتواند دوباره به کارشان رونق ببخشند...

سه ماه پس از زنده ماندن از یک حمله تروریستی در یک اغذیه فروشی، میا هنوز آسیب دیده است و قادر به یادآوری وقایع آن شب نیست. او در تلاش برای حرکت رو به جلو، خاطراتش را بررسی می کند و قدم هایش را دوباره دنبال می کند.

سرما،باران و مه کارخانه ای در راونا را احاطه کرده است.کارخانه دریاچه آن منطقه را آلوده کرده است.جولیانا همسر مدیر کارخانه یوگو از نظر روانی بیمار است و این ماجرا را از همسرش مخفی کرده است.او با زلر مهندسی که در راه پاتاجونیا است تا کارخانه ای راه اندازی کند آشنا می شود و...

داستان فیلم در مورد یک تبهکار حرفه ای بنام «مگی هایوارد» است که توسط یک مامور فدرال به کار گرفته می شود تا ماموریتی را انجام دهد...

«جان اسمیت» که هم راه با انگلیسی ها برای تصرف مناطق بکر به ینگه دنیا آمده، با دختری سرخ پوست به نام «پوکاهونتاس» آشنا می شود. آن دو برخلاف تفاوت های فرهنگ و رسم و رسوم قبیله ای به یک دیگر دل می بندند...

بعد از اینکه یک بیماری بی سابقه، بشریت را تحت تاثیر قرار می‌دهد، مَردی این توانایی را پیدا می‌کند تا با افراد آلوده شده به زبان جدید خودشان که به وجود آمده، صحبت کند تا راهی برای درمان این بیماری بیابد…

داستان در مورد «پرم» تنها پسر خانواده ای هندی است، که حرفه ی اصلی اش کمک کردن به مردان برای رسیدن به زن دلخواه شان می باشد...

الکساندر، یک پسر که در کمون منزوی بزرگ شده است،درک میکند که افزایش عدم تمایلش به قرار گیری در خط او را در مسیر برخورد با گرگوری، که رهبر کاریزماتیک و سلطه گر جامعه است ...

سن فرانسیسکو. «دانیل هیلارد» (ویلیامز) که همسرش، «میراندا» (فیلد) از او جدا شده، فقط اجازه دارد که روزهای شنبه بچه هایش را ببیند. او خیلی زود به این نتیجه می رسد که برای حضور بیشتر در کنار بچه ها، باید خود را به شکل یک خدمتکار زن درآورد و به استخدام در همسرش دربیاید...

«لورتا کاستورینی» (شر)، بیوه ای سی و هشت ساله است که با خانواده ی ایتالیایی- امریکایی خود در بروکلین زندگی می کند. او با «جانی کامارری» (آیلو) نامزد کرده و در حین تدارک مقدمات ازدواج، خبر می رسد که مادر «جانی» در سیسیل در بستر مرگ است و او به آن جا می رود. «جانی» برادر کوچک تری به نام «رانی» (کیج) دارد که از پنج سال پیش با او صحبت نکرده است و «لورتا» سعی می کند آن دو را آشتی دهد...