مووی کاتیج

یک تصادف رانندگی پیج را به کما می برد و زمانی که او با از دست دادن شدید حافظه از خواب بیدار می شود، شوهرش لئو تلاش می کند تا دوباره قلب او را به دست آورد.

یک دانشجوی فارغ التحصیل پیشرو زمانی موفقیت می یابد و باعث خشم می شود که علاقه او به رپ رزمی به عنوان موضوع پایان نامه به یک وسواس رقابتی تبدیل می شود.

وقتی زنی که در اوایل قرن بیستم سوئد بر اثر سرطان می‌میرد، توسط دو خواهرش ملاقات می‌شود، احساسات سرکوب شده بین خواهر و برادرها آشکار می‌شود.

آساکو در اوزاکا زندگی می کند. او عاشق باکو می شود، یک روح آزاد. یک روز باکو ناگهان ناپدید می شود. دو سال بعد، آساکو اکنون در توکیو زندگی می کند و با ریوهی آشنا می شود. او دقیقاً شبیه باکو است، اما شخصیتی کاملاً متفاوت دارد.

سه شمشیرزن مختلف - یک شمشیرزن که در حال کور شدن است، بهترین شمشیرزن در سلسله چوسون، و بهترین شمشیرزن در سلسله چینگ که آرزوی بهترین بودن حتی در سلسله چوسون را دارد - به دلایل خود یکدیگر را ملاقات می کنند.

زندگی پدر استوارت لانگ را دنبال می‌کند، یک کشیش بوکسوری که در طول سفرش از خودویرانگری به رستگاری، الهام‌بخش افراد بی‌شماری بود.

یک متخصص هنر تنها که برای یک وارث مرموز و گوشه گیر کار می کند نه تنها هنر او را ارزش بررسی پیدا می کند.

در دهه 1950، یک کارگردان موسیقی عاشق یک خواننده می شود و سعی می کند او را متقاعد کند که از لهستان کمونیستی به فرانسه فرار کند.

دو همسایه پس از مشکوک شدن به فعالیت های خارج از ازدواج همسرانشان، پیوند محکمی ایجاد می کنند. با این حال، آنها موافقت می کنند که پیوند خود را افلاطونی نگه دارند تا مرتکب اشتباهات مشابهی نشوند.

در سال 2074، زمانی که اوباش می‌خواهند از شر کسی خلاص شوند، هدف به گذشته فرستاده می‌شود، جایی که یک اسلحه اجیر شده در انتظار است - شخصی مانند جو - که یک روز می‌آموزد که اوباش می‌خواهند با بازگرداندن خود آینده جو "حلقه را ببندند". برای قاتل ...