مووی کاتیج

یک دختر نوجوان سرکش متوجه رابطه عاشقانه بین پرستارش و پدرش که یک معتاد در حال ترک است می شود…

گروهی از دانشمندان به سیاره “آرکانار” که در دوره قرون وسطی تاریخ خود قرار دارند فرستاده می شوند تا به آنها راه درست پیشرفت را نشان دهند. کار آنها یک مانع بزرگ دارد، آنها اجازه استفاده از خشونت را نداشته و در هیچ موردی نمی توانند دست به قتل بزنند و…

یک کارآگاه بخش جنایی با همکاری یک جرم‌شناس ماهر برای گرفتن یک قاتل سریالی که جنایات آن از یک بازی فکری الهام گرفته شده است، وارد عمل می‌شوند. اما…

هملت (کنت برانا)، پسر پادشاه دانمارک را به زادگاهش فرا می خوانند تا در مجلس ترحیم پدر و مراسم ازدواج مادرش (جولی کریستی) با عمویش (درک جاکوبی) شرکت کند. هملت که پی برده عموی منفورش پدرش را به قتل رسانده، ابتدا خود را به دیوانگی می زند...

پسر جوانی توسط سرویس مخفی آمریکا به جرم نوشتن ویروسی دستگیر می شود و تا تولد هجده سالگی اش اجازه استفاد از کامپیوتر به او داده نمی شود.چند سال بعد او به همراه دوستان خود نقشه ای برای آزاد کردن ویروسی خطرناک را کشف می کنند و...

وقتی زندانبانی به نام «شان پورتر» (راک) پیشنهاد تشکیل یک تیم فوتبال امریکایی را در زندان کیل پاتریک ارائه می دهد، با شک و تردید و مقاومت مقامات ارشد زندان روبه رو می شود؛ ولی او می خواهد ثابت کند که حتی بزهکاران سفت و سخت نیز می توانند آینده ی خوبی برای خود دست و پا کنند.

یک دختر جوان، با یک زن بیوه آشنا می‌شود اما بزودی در می‌یابد که بنظر شروع این آشنایی اتفاقی نبوده است…

«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...

گلوریا یک مرد سرزنده و سرزنده است که روز خود را در یک شغل دفتری مستقیم و شب‌ها بر روی زمین رقص خرج می‌کند و با خوشحالی در باشگاه‌ها در اطراف لس انجلس ول می‌گردد . پس از ملاقات با آرنولد در یک شب , خود را در یک رابطه عاشقانه جدید و غیر منتظره می‌بیند که سرشار از لذت عشق در حال شکوفایی و...

داستان فیلم در سانتیاگو اتفاق افتاده و درباره "گلوریا" سنی سالخورده و حقایقی در مورد رابطه پرتنش او با یک افسر نیروهی دریایی که در کلوپ با او آشنا شده است...