مووی کاتیج

زندگی یکنواخت چارلی رئیس بانک یک فروشگاه وقتی دگرگون می‌شود که دوست قدیمیش مرگشان را جعل کرده و هویت جدیدی برای خودشان می‌سازد. اما…

مردم شهرک آرام سنترویل با زنده شدن مردگان و بیرون آمدن آن‌ها از زیر خاک، باید با انبوهی از زامبی‌ها مبارزه کنند...

رز زنی لال است که در حرفه‌ی لباس زنانه و فشن فعالیت دارد. او امیدوار است که در آینده طراح لباس شود اما یک حادثه‌ی تصادف رانندگی باعث می‌شود صورتش آسیب ببیند. او موافقت می‌کند که یک درمان سلولی جدید که هنوز در مرحله‌ی آزمایش قرار دارد را دریافت کند و این درمان باعث می‌شود که او زیبا‌تر و قوی‌تر از همیشه شود اما یک اثر جانبی نیز گریبان گیر رز می‌شود.

خانواده بوین که به‌تازگی دچار مشکلات مالی شده‌اند، به یک خانه‌ی جدید نقل مکان می‌کنند، اما این خانه جدید کلی ارواح خبیث دارد که بیکار در آن خانه منتظر مانده‌اند تا بوین‌ها به اینجا بیایند و بساط تسخیر کردنشان را به راه کنند…

در سال 1965 و در شهر لُس‌آنجلس زن بیوه‌ای همراه با دو دختر نوجوانش زندگی می‌کنند و برای گذراندن امورات مالی خانواده به شکل فریب دهنده‌ای احضار روح می‌کند. اما زمانی که یک لوح احضار جدید را برای کارش خریداری می‌کند، به طرز عجیبی یک روح شیطانی باعث تسخیر روح دختر کوچکتر خانواده می‌شود و همین روح ابتدا باعث ارتقاء وضعیت آن‌ها شد و بعد از مدت کمی متوجه می‌شوند دخترشان به کلی تغییر کرده و با چیز غیر‌منتظره‌ای رو به رو هستند.

پس از اینکه دبی به دلایل نامعلوم خودکشی می‌کند، صمیمی‌ترین دوستش به نام لین تلاش می‌کند تا متوجه شود چرا دوستش چنین کاری را انجام داده است و در این راه به صفحه اویجا می‌رسد که مربوط به دوران کودکی این دو می‌باشد. اقدام بعدی لین این هست که عده‌ای را دور هم جمع کند تا بتوانند احضار روح کنند و روحِ دبی را بازگردانند اما...

مردی که سابقآ مامور پلیس بوده، به همراه خانواده‌اش طعمه نیرویی شرور می‌شود که از آینه‌ها برای ورود به خانه‌ی آن‌ها استفاده می‌کند.

وقتی مکس که در حال گذراندن دوران بهبودی بعد از حادثه‌ای است که برایش اتفاق افتاده کاری را به عنوان مامور حراست شیفت شب پیدا می‌کند. او شروع به دیدن تصاویری از زنی مرموز در آینه فروشگاه می‌کند...

داستان دختری 18 ساله به نام ماریا که یک همزاد شیطانی دارد که در آینه‌ها او را مشاهده می‌کند. اما به‌زودی وقوع رخدادهایی اوضاع را برای ماریا دشوار می‌کند و...

سال 1963، در شب جشن هالووین پلیس دختری 17 ساله به‌نام جودیت میرز را میابد که تا حد مرگ توسط برادر 6 ساله‌اش، مایکل با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از 15 سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می‌گریزد...