مووی کاتیج

داستان نوجوانی ماجراجو به نام باربارا که دوستان زیادی ندارد و فقط در مورد غول‌ها با مردم حرف می‌زند.

یک لگوی کوچک و معمولی به گمان اینکه می‌تواند یک قهرمان باشد به عضویت گروهی در می‌آید که قصد دارند به جنگ یک لگوی ظالم بروند اما...

فیلم روایت گر دو داستان جداگانه است؛ داستان اول مربوط به «جاستین» است و داستان دوم مربوط به «جان» است…

عبور حماسی 4300 مایلی کاشف افسانه‌ای ثور هیردال از اقیانوس آرام بر روی یک قایق بالساوود در سال 1947، در تلاشی برای اثبات اینکه ساکنان آمریکای جنوبی در زمان پیش از کلمبیا در پلی‌نزی ممکن بود.

یک خانواده دانمارکی از یک خانواده هلندی که در تعطیلات با آنها آشنا شده بودند دیدن می کنند. زمانی که دانمارکی‌ها سعی می‌کنند در مواجهه با ناخوشایند مودب بمانند، چیزی که قرار بود یک آخر هفته ایده‌آل باشد، کم کم آشکار می‌شود.

یک افسر پلیس که وظیفه ارسال زنگ هشدار را بر عهده دارد، وقتی به تماس اضطراری یک زن ربوده شده پاسخ می دهد، وارد مسابقه ای با زمان می شود.

یک جنگجوی بت پرست که برای مدتی مجبور به برده جنگی می شود، با پسری از اسیرکنندگان خود فرار می کند و به گروهی از صلیبیون در تلاش برای رسیدن به سرزمین مقدس می پیوندد.

یک مدل مشتاق، جسی، تازه وارد لس آنجلس شده است. با این حال، زیبایی و جوانی او، که شیفتگی و حسادت شدید در صنعت مد ایجاد می کند، ممکن است خود را شوم نشان دهد.

ما انسان ها به کجا می رویم؟ شعری سینمایی با الهام از شاعر پرویی سزار والهو. در شهر با مردم ملاقات می کنیم. افرادی که در تلاش برای برقراری ارتباط هستند، به دنبال شفقت و به دست آوردن ارتباط چیزهای کوچک و بزرگ هستند.

یک سر شکارچی ماهر همه چیز را به خطر می اندازد تا یک تابلوی نقاشی ارزشمند را که متعلق به یک مزدور سابق است به دست آورد.