مووی کاتیج

داستان شاهزاده آملیا که از باندبری به سراسر آمریکا سفر می‌کند تا عشقی را با یک هنرمند بیابد، اما عاشق محافظش، گریدی می‌شود.

در مورد زن و شوهری است که وقتی پسرشان شروع به بروز رفتارهای عجیب می‌کند، ناخواسته به نیروهای تاریک و شوم اجازه ورود به خانه‌شان را می‌دهند. حال آن‌ها باعث بیدار شدن یک نیروی باستانی ترسناک شده که ریشه در یک درخت بلوط قدیمی دارد و…

دختر جوانی به نام سم، خود را در شهر نیویورک، در مراحل اولیه هجوم موجودات بیگانه‌ای که دارای شنوایی فوق‌العاده حساس هستند، گرفتار می‌بیند.

در طول سفر با قطار به دهلی نو، یک جفت کماندو با ارتشی از راهزنان مهاجم روبرو می شوند.وقتی کماندوی ارتش آمریت (لاکشیا) متوجه می‌شود که عشق واقعی‌اش تولیکا (تانیا مانیکتالا) بر خلاف میل او نامزد شده است، در تلاشی جسورانه سوار قطار جدیدی می‌شود تا ازدواج ترتیب داده شده را از مسیر خارج کند. اما زمانی که گروهی از دزدان به رهبری فانی بی‌رحم (راغاو جویال) شروع به ترساندن مسافران بی‌گناه قطار خود می‌کنند، آمریت آن‌ها را در یک ولگردی سرکشی به سمت خود می‌برد تا اطرافیانش را نجات دهد و آنچه را که باید یک رفت‌وآمد معمولی به سفری با سوخت تبدیل می‌کرد...

مایک لوری و مارکوس برنت، کارآگاهان میامی، فساد درون پلیس میامی را بررسی می‌کنند، زمانی که کاپیتان فقیدشان کنراد هاوارد پس از مرگ متهم به درگیر شدن با کارتل‌های مواد مخدر می‌شود، اما یک راه‌اندازی آن‌ها را به فراری تبدیل می‌کند و آن‌ها را مجبور می‌کند تا برای حل این پرونده خارج از قانون کار کنند.

یک ویولن سرخ رنگ در سه قرن گذشته در چندین کشور و چندین فرد دست به دست می‌شود و در نهایت در یک حراجی برای یافتن مالکی جدید به فروش می‌رسد.

سارا جو یک جوان 26 ساله ساده لوح است که با مادر و خواهرش در حاشیه هالیوود زندگی می‌کند. او فقط آرزوی دیده شدن را دارد. با این حال...

فیلم قرمز، سفید و آبی سلطنتی درباره مرد جوانی به نام الکس است که مادرش به تازگی رییس جمهور آمریکا شده و او را به‌ عنوان چهرۀ کاخ سفید معرفی می‌کند. اما در جریان یک مراسم سلطنتی حادثه ای بین الکس و شاهزاده هنری از بریتانیا رخ می دهد و...

فرانکي (فايفر) پيشخدمت آپولو، رستوراني در مرکز شهر نيويورک است که زندگي تنهايش بين محل کار و آپارتمان کوچکش محدود می‌شود. جانی (پاچينو) نيز کلاهبرداری است که پس از هجده ماه حبس به نيويورک می‌آيد. و نيک (اليزوندو)، مالک مهربان آپولو او را به عنوان آشپز استخدام می‌کند. پس از چندی ميان فرانکی و جانی رابطه‌ای دوستانه ايجاد می‌شود...

داستان ترودی ادرل، شناگر رقابتی، که در سال 1926، اولین زنی بود که کانال مانش را شنا کرد.